امروز توی تنهایی و تاریکی محض بیستو چهار ساله شدم کاش بودی کاش کمی دیرتر میرفتی کاش بهم خبر میدادی که میخوای بری
امروز جمعه اس تو از جمعه ها بدت میاد دلت میگیره امروز که تولدمه چه حالی هستی آرگین به کی میخوای بگی دلت گرفته کسی بجز من تو رو نمیفهمه
بیا آرگینم دیشب کیک تولد میبریدم و جلوی همه اشک میریختم دیگه همه فهمیدن چی شدم بعضیا با ترحم نگاهم میکردن بعضیا به چشم یه ابله اما من فقط عاشقم بیا بیا بهشون ثابت کن که من عاشقم
آرگین من فقط به امید اومدنت زنده ام تو 2 بار راه زندگیمو عوض کردی هر دوبار به اجبار بود
بهم ثابت کن که به دنیا نیومدم فقط برای سرگرمی دیگران
آرگین دیشب تا صبح منتظر پیام تبریکت بودم اما...
بی معرفت چرا یک روز قبل تولدم؟؟؟؟؟؟
باورت میشه کادوی تولدی که پارسال بهم داده بودیو دوباره کادو کردم و توی تنهایی و تاریکی شب وقتی تو اتاقم تنها بودم دوباره به خودم تقدیم کردم؟
تولدم مبارک مگه نه؟
نظرات شما عزیزان:
|